اینجا ز خون جامعه افطار میشود
اندیشه های نو شده بر دار میشود
اینجا جوانی بر باد رفته نیز
در تیک تیک ثانیه تکرار میشود
...
خون و جنون،تب عصیان و اعتراض
اینها حقایقی است که انکار میشود
گامی اگر کسی به ره و رسم حق زند
در دم اسیر پنجه ی کفتار میشود
بنگر چگونه در خفقان،بی سلاح و جنگ
انسان به حد فاجعه کشتار میشود
تا کی پرنده ی خونین در این دیار
با بالهای بسته گرفتار میشود؟
راه رهایی از این انجماد و ننگ
با خلق نور و حادثه هموار میشود
چونان ستاره که با شام بی فروغ
می جنگد و سپیده پدیدار میشود
" آزاده جباری نژاد "
اندیشه های نو شده بر دار میشود
اینجا جوانی بر باد رفته نیز
در تیک تیک ثانیه تکرار میشود
...
خون و جنون،تب عصیان و اعتراض
اینها حقایقی است که انکار میشود
گامی اگر کسی به ره و رسم حق زند
در دم اسیر پنجه ی کفتار میشود
بنگر چگونه در خفقان،بی سلاح و جنگ
انسان به حد فاجعه کشتار میشود
تا کی پرنده ی خونین در این دیار
با بالهای بسته گرفتار میشود؟
راه رهایی از این انجماد و ننگ
با خلق نور و حادثه هموار میشود
چونان ستاره که با شام بی فروغ
می جنگد و سپیده پدیدار میشود
" آزاده جباری نژاد "

هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر