ای خوبترازخوب
ای نابترازناب
دیگرسلامت نخواهم گفت
ازمن بدرودهم نخواهی شنید
ناگهان آمدی
به زودی دلنشین شدی
دردغربت ناخواسته ازدلم زدودی
گرم کردی کلبه ی ناچیزدلم را
روشن کردی بانورضمیرت ضمیرم را
دانش بی انتهایت فراوان به من آموخت
این آموختن جاده ی ناهموارزندگیم را برای پیمودن
هموارترکرد
به من آموختی تادوست هست زندگی پایداراست
تادوست هست شادی هست نشاط هست لاجرم زندگی نیز
هست
چه شدکه ازمن مشتاق بریدی وبه دیگران پیوستی
رفتی ومرا تنهاگذاشتی
تنها.....بادردهایم.....باغم هایم.....اندوهناک
ازدوریت
تنهای تنها.....چونان جغدی برویرانه های دلم
بنابراین
دیگرسلامت نخواهم گفت
بدرودهم نخواهی شنید
توبا دوستانت باش
ومن باغمهایم
توشادان باش
ومن باپریشانیهایم ...........محسن فربخش
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر