باتوهستم ای بت زیبای من باتوام ای مونس شبهای من
باتو هستم دلربای جان فریب باتوام باشدرخت من رانصیب
باتوهستم یارزیباروی من باتوام خوشبوی مشگین موی من
باتوهستم ناب ترازنابها باتوام رویای من درخوابها
عهدوپیمانت چه شدجانا بگو هیچ ترتیبی وآدابی مجو
فاش کن اسرارپنهانت به من ازفراموشی مگوهرگزسخن
دیگری آمد مرابردی زیاد عشق ما بگذشت اکنون همچوباد
حالیامن زاروتنهامانده ام بی تومن غمخوارغمهامانده ام
سنگدل گشتی کنون ای بی وفا خوش برون کردی زدل نام مرا
هرچه کردی بازهم می جویمت رازدل را بارهامیگویمت
دوستت دارم زجانم بیشتر دوریت برجان من زدنیشتر
ای زجان برترفراموشم مکن ازفراموشیت خاموشم مکن
ای خدابرمن بده صبروشکیب دورکن ازدامنش دست رقیب
بازگرددسوی من آن سروناز عشق خودگوییم بارازونیاز
جان محسن شد فدای روی او خواروبیجامانده اندرکوی او
بادرود فراوان محسن فربخش
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر