ازمحسن فربخش ابهام
درآفرینش
الاای صانع وپروردگارعالم هستی
زمین وآسمان راخلق کردی باتفکر
زمین راهمچوگویی گردوچرخان
هم به دورخویش وهم اطراف خورشیدت بپاکردی
واین خورشیدوسیارات اطرافش
نهادی ذره ی کوچک درون کهکشانهای بزرگ وبی نهایت
فراوان کهکشانهاآفریدی
جهان راآفریدی تووپایانش نمیدانم که خواهی دادیانه
عجب دارم چراپس این رسولانت به نام توووحی ازتو
زمین راساکن ودرمرکزعالم وسیارات راچرخنده بردورش نمایاندند
مگراین گفته هاازتوست؟؟
اکنون اززبان این رسولان گفته می آید
و خلقت را چنین بازیچه پندارند
چرااین نامداران وحی راوارونه کرده دلبخواه خویش میگویند
براین موهوم فکر خودزبان وحی می نامند
گمانم داعیان دین وبی دانش
پیامت را نفهمیده ناسنجیده حرفی برزبان آرند
زبانم لال این بی دانشی راوحی ازسوی تو می خوانند
ولی من چون ترا دانای دانایان بی چون وچرادانم
زتومیخواهم ای صانع حقیقت را بیان فرموده این بی دانشان راخواروهم بی آبروسازی
زبان وحی بگشایی حقیقت رابه مردم هم به محسن رهنمون باشی
زتومیخواهم ای صانع توای
پرودگارعالم وآدم
جوابم ده جوابم ده جوابم ده
بادرودفراوان محسن فربخش
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر