۱۳۹۲ تیر ۲۷, پنجشنبه

شلاق بزن شراب خوردم قاضی
 
تا خرخره بی حساب خوردم قاضی
 
محکم تر ازین نیز بزن چون یک عمر
 
من جای شراب آب خورده ام، قاضی
 

به سلامتیه ایرانی‌‌ها که با اینکه خدا تومن به شیشه مشروب پول میدن و با ترس لب می‌زنن که نکنه تقلبی باشه ...!! 
ولی‌ بازم مستانه بودن رو دوست دارن و می پرستن ...!
 
 
تو به شــــلاق مــرا هرچه دلت خواســــت بــــزن
بــــاز درمیکــــده بــــا زخــــم کــــمر مــــی آیــــم
 

به سلامتی اون قدیما که اگر کسی می خواست بره مسافرت می گشت تو محل ببینه کی عرق خوره زن و بچه اش رو می سپرد به اون و خیالش همه رقمه راحت بود که طرف از خودش بیشتر هوای زن و بچه اش رو داره.
هی قدیما یادت بخیر که مرامات هم با رفتنت پر کشید و رفت.
 

زاهدا من که خراباتی و مستم به تو چه؟
ساغر و باده بود بر سر دستم به تو چه؟

تو اگر گوشه ی محراب نشستی صنمی گفت چرا؟
من اگر گوشه ی میخانه نشستم به تو چه؟

تو که مشغول مناجات و دعـــائی چه به من
من که شب تا به سحر یکسره مستم به تو چه؟

آتش دوزخ اگر قصد تو و ما بکند
تو که خشکی چه به من
من که ترهستم به تو چه؟
شلاق بزن شراب خوردم قاضی

تا خرخره بی حساب خوردم قاضی

محکم تر ازین نیز بزن چون یک عمر
...
من جای شراب آب خورده ام، قاضی


به سلامتیه ایرانی‌‌ها که با اینکه خدا تومن به شیشه مشروب پول میدن و با ترس لب می‌زنن که نکنه تقلبی باشه ...!!
ولی‌ بازم مستانه بودن رو دوست دارن و می پرستن ...!


تو به شــــلاق مــرا هرچه دلت خواســــت بــــزن
بــــاز درمیکــــده بــــا زخــــم کــــمر مــــی آیــــم


به سلامتی اون قدیما که اگر کسی می خواست بره مسافرت می گشت تو محل ببینه کی عرق خوره زن و بچه اش رو می سپرد به اون و خیالش همه رقمه راحت بود که طرف از خودش بیشتر هوای زن و بچه اش رو داره.
هی قدیما یادت بخیر که مرامات هم با رفتنت پر کشید و رفت.


زاهدا من که خراباتی و مستم به تو چه؟
ساغر و باده بود بر سر دستم به تو چه؟

تو اگر گوشه ی محراب نشستی صنمی گفت چرا؟
من اگر گوشه ی میخانه نشستم به تو چه؟

تو که مشغول مناجات و دعـــائی چه به من
من که شب تا به سحر یکسره مستم به تو چه؟

آتش دوزخ اگر قصد تو و ما بکند
تو که خشکی چه به من
من که ترهستم به تو چه؟

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر