اگرنگاه میکنم
کجانگاه میکنم
چرانگاه میکنم
نگاه میکنم
به ابرها به کوهها به دشتها به کهکشان وهم ستارگان آن
به روشنی ی صبحدم
وسرخی شفق درانتهای روزمان
رسیدن شب وسیاهی گران آن
نگاه میکنم
به دوره های زندگی
به آمدن
به بودن وپس ازدمی تبه شدن
چرا نگاه میکنم
که قبل ازآمدن به این گذارزندگی
چه بوده رمزآمدن چه بوده رمزبودنم چه بوده رمزرفتنم
من ازکجای این جهان عیان شدم درانتها دوباره من کجای این جهان روم
تودوستم
بیاوبانگاه خودبه همره نگاه من
یکی شویم بنگریم
که شایدازتمرکزنگاههایمان
به رمزورازاین حقیقت وجود پی بریم
وراززندگی برایمان عیان وبرملا شود
بیا عزیز خوب من بیا عزیز خوب من که شایدازشب سیاه جهل وارهیم
بادرودفراوان
محسن فربخش
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر