۱۳۹۷ خرداد ۲۴, پنجشنبه

ازمحسن فربخش                                                شیخ وشیطان

ایاای هموطن شیطان افسونگروویرانگرترادربندخوددارد
همه روزتراشب کرده درراهت هزاران دام بگذارد
زمین پاکت ای ایران شده آلوده وچرکین وخون باران
میان خانه های سردوویرانت شعف آلوده شیطان گام بردارد
زشیطان زاده گشته قاتل وصدهاهزاران شیخ جادوگر
که هریک زین پلیدان ریش برصورت واخم آلودعمامه به سردارد
زبانی چرب دارنداین شیاطین دغل ازبهرگمره کردن مردم
یکی افسون کندمردوزنی آن دیگری فکرپلیدی زیرسردارد
زبان ناب ایرانی وهم زیبا وهم شیرین کلام آن
شده نابودوبرجایش زبان زشت تازی ناگهان سررا به درآرد
به جای ایزدومزدای دین پاک زرتشتی وآتش هاوآدابش
نشسته مذهب تازی که تخم کین وخونخواری برای ما به بارآرد
زنی زیباوآزاده بنا برخواندن اورادشومی هم کنیزوبرده میگردد
کنندش حبس درچادرشوداونیمه مردان اسیردست مردی کوورادرعقدخوددارد
دگرازعلم ودانش هموطن درکشورماها نمانده غیر نامی گنگ وسرگردان
به جایش آمده رمالی وجادوگری برمردم ایران غم ونکبت وخون بارد
کنون محسن توفریادی برآورازدل پرخون وغم آلودسوی مردم ایران
به پاخیزیدوبنیان برکنید ازشیخ وهم ازمفتی نادان که تخم کینه می کارد

بادرود به هموطنان عزیز    محسن فربخش


















هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر