۱۳۸۸ بهمن ۵, دوشنبه

از محسن فربخش دیروز امروز فردا

درچشم روزگاراگرنیک بنگریم

ازماورای مردمک سالخورده اش

تصویر زندگی دورهای دور

اززیرسنگواره های کهنسال لحظه ها

خودرابرون کشیده به مارخ نشان دهند

ازلابلای کهنه ورق های عمرمان

بس نقش خوب وبد برون شده ماراتکان دهند

روزی صدای خنده و شادی ووجدما

از بیخ وبن برآمده برآسمان رسد

روزدگرغم فراق سفرکرده عزیز

باناله حزین ودردفزون از شمارمان

ازچاه دل برآمده برجانمان رسد

شادی گذشت وغم سپری شداجل رسید

ازآه سردمان گل امید بردمید

شبهاوروزها سپری شدبه سان با د

افسوس لحظه های پرازعشق زندگی

هرگزنیامده ورویی نشان نداد

ماراچه سودازغم بگذشته های دور

مارا چه باک ازغم خفتن به خاک گور


دیروزها گذ شت ورفت وفردا نیامده

امروز تارسید سری هم به مازده

امروزراخوش است غنیمت بدان عزیز

بادوستان وفاکن وبا دشمنان ستیز

امروزراخوش است به فردانگه مکن

روز نشاط وشادی خودرا سیه مکن

امروزتاکه رفت چودیروز می شود

فردااگررسید هم....امروز می شود

بادرودفراوان محسن فربخش

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر